الهی

پس ای وای برمن ، اگر زمین از گناهان من خبر داشت ، دهان باز می کرد و مرا در خود فرو می برد.

ای وای بر من ، اگر کوهها از گناهان من آگاه می شدند،بر سر من فرو می ریختند.

ای وای بر من ، اگر دریاها می دانستند، مرا می بلعیدند و غرق می کردند.

ای وای بر من ، اگر آسمانها اطلاع می یافتند، از هم می گسیختند و سنگها بر فرق من فرود می آمد.

ای وای بر من ، اگر باکوله بار سنگینی از معصیت در پیشگاه او حاضر شوم . با دل و روئی سیاه ، دست و پائی ستمکار، چشم و گوشی گنهکار، و زبانی نافرمان .

ای وای بر من ، اگر از من پرسند:

چگونه به دنیا نگریستی ، و در آخرت نیندیشیدی ؟

ای وای بر من ، اگر از من پرسند:

چگونه به مخلوق زیبای من دل باختی ، و خالق زیبائی را نیافتی ؟

ای وای بر من ، اگر از من پرسند:

چگونه به غیر من پیوستی ، و از من بریدی ؟

ای وای بر من ، اگر از من پرسند:

آیا این همه نعمتها بس نبود که بر فرمان من گردن نهی ؟

ای وای بر من ، وای ، وای ، چه بگویم ؟ چه عذر آورم ؟ همه ذرات وجود بر من گواه آورند.

ای وای بر من ، می ترسم ، می هراسم ، بیم دارم ، وحشت زده ام .

چه کنم ، چه بگویم ، که نتوانم . اما از فضل و کرم تو نومید نیستم .

ای خدای عادل ، با من عدل مکن که بیچاره خواهم شد، به من فضل کن تا گره از کارم گشائی .

گرچه می دانم که مستوجب عقوبتم ، اما اگر تو خواهی ، مرا بخشی .

پس دستم بگیر و مرا رها نکن . توفیقم ده تا چنان باشم که تو خواهی ، نه چنین که من ، دوستت باشم نه دشمن .

الهی کفی بی فخرا ان تکون لی ربا، و کفی بی عزا ان اکون لک عبدا

الهی انت کما ارید فجعلنی کما ترید

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

درباره وبلاگ

لینک دوستان من

موسیقی وبلاگ

اشتراک در خبرنامه

لوگوهای تحت حمایت